هدف کلی: آشنایی با تفریحات سالم و علاقه مندی به انجام آنها
هدف جزئی:
- آشنایی با ریسندگی، دوچرخهسواری و گردش در طبیعت بهعنوان تفریحات سالم
- گسترش گنجینه واژگان
- بیان صحیح کلمات جدید
- پرداختن به کاردستی
- توجه و دقت به صدای اول کلمات (صدای خ)
- تقویت هوش برون فردی یا اجتماعی (External / Social)


در ابتدای کلاس با کودکان صحبت کوتاهی در مورد فواید زود خوابیدن داشته باشید مانند جمله زیر: «اگر زود بخوابیم رشد بدن ما بهتر و هوش ما زیاد میشود» و از بچهها بخواهید که از فواید زود خوابیدن بگویند.

- درس 23: در مورد آداب سفره ازجمله: گروهی غذا خوردن، از نزد خود برداشتن، آهسته خوردن، خوب جویدن و غذا نخوردن بدون دعوت، از کودکان سؤال بپرسید. (میتوانید سؤالات مربوط به این درس را هنگام صبحانه دورِهمی که بهطور معمول در مراکز پیشدبستانی انجام میشود بپرسید.)
- درس 29: ورزش چه فایدههایی دارد؟ کسانی که ورزش میکنند چه فرقی با کسانی که تنبلی میکنند دارند؟
- درس 31: نام چند ورزش گروهی را ببرید. به کدامیک علاقه بیشتری دارید؟
تصویرخوانی و تفکر: ابتدا درمورد تفریحات و سرگرمیهای سالم با کودکان گفتوگو کنید و از آنها بخواهید چندمورد از تفریحات سالمی که با خانواده انجام میدهند را نام ببرند. سپس با توجه به تصویر کتاب، تفریحات و سرگرمیهای سالمی که در تصویر آمده است را بیان کنند. (گردش در طبیعت به همراه خانواده، طنابزنی، آشپزی، دوچرخهسواری)
آشنایی با هم آغاز «خ»: ابتدا داستان زیر را برای کودکان بخوانید: «در گوشهای از جنگل دانابان خروس هر صبح با آواز خوشش حیوانات را بیدار میکرد. خورشید طلوع میکرد و مادربزرگ نازپری به باغ خرما میرفت تا خرماهای تازه بچیند. او خرماها را به بچهها میداد تا بخورند و به آنها میگفت که خداوند مهربان همیشه ما را خوشحال میکند و ما خدای مهربان را بهخاطر نعمتهایی که به ما داده است، شکر میکنیم».
سپس بعد از بیان قصه، چند مثال بزنید و از کودکان بخواهید تصاویری که نام آنها با «خ» شروع میشود را در صفحه پیدا کرده، دور آن خط بکشند و رنگ بزنند (خورشید، خروس، خرما).
دستورزی و تکه چسبانی (کلاژ): به کودکان مقداری پنبه بدهید تا آنها را رشتهرشته کرده و به شکل نخ درآورند. دور ابر داخل صفحه کتاب را کلاژ کنند و داخل آن را پنبه بچسبانند. سپس با استفاده از مقداری کاموا برای مادربزرگ کلاف کاموایی کوچک درست کنند. سپس تصاویر را به دلخواه رنگآمیزی نمایند.
به کودکان بگویید امروز میخواهیم به دنیای سرگرمیهای ساده و سالم سفر کنیم و با هم بازیها و ورزشهای مختلف را انجام دهیم.
همانطور که کودکان در جای خود نشستهاند به آنها بگویید نقش یک دوچرخهسوار را بازی کنند. آنها باید با پاهای خود شروع به رکابزدن کنند. سپس به آنها بگویید دوست دارند چه کاری را به عنوان سرگرمی انجام دهند؟ به عنوان مثال آَشپزیکردن و ساخت پیتزا: از آنها بخواهید تا شروع کنند به درست کردن پیتزا. یا مثلاً شنا کردن:از آنان بخواهید تا شروع به حرکتدادن دست و پاهایشان کنند و نمایش شناکردن را بازی کنند. در پایان به آنها بگویید برای تفریح و سرگرمی میتوانیم کارهایی را انجام دهیم که مفید باشند. هم میتوانیم به دیگران کمک کنیم و هم میتوانیم از کارهایی که انجام میدهیم لذت ببریم؛ مانند آشپزیکردن یا خیاطیکردن که باعث میشود یک چیزی را بسازیم و از آن استفاده هم بکنیم.

یکی از تفریحات مفید، بافندگی و ریسندگی است.[1] از قبل دور یکتکه مقوا به ابعاد 10 در 10 cm با فاصله نیم سانتی متری، کاموا یا نوارهای کاغذی یکسانتی بپیچید. سپس مقداری کاموا یا نوار کاغذی به کودکان بدهید تا از بین تارها، نخها یا نوارهای کاغذی را یکدرمیان عبور دهند (عبور دادن پود از لابهلای تارها و بافتن).
وسایل موردنیاز: مقواهای ضخیم به ابعاد cm 10 10، مقداری کاموا های رنگی، شانه
[1] پیامبر (صلوات الله علیه و آله) مهربان ما فرمودند: بهترین سرگرمی خانمها ریسندگی است. (جوادی آملی، مفاتیح الحیات، نشر اسراء، 1396 ش، ص 204)
یکی دیگر از سرگرمیهای مفید دوختن است. برای تشویق کودکان به یادگیری این مهارت، فعالیت زیر را انجام دهید.
از کودکان بخواهید در پشت جلد کتاب روی خطهایی که دور کادر ایجاد شده است با نخ و سوزن (مانند سوزن کوبلن یا سوزن پلاستیکی) با رعایت نکات ایمنی، دوخت ایجاد کنند.
بهتر است مربی قبل از شروع کار با میخ یا سوزن درشت، در جلد پشت کتاب، سوراخ درشت ایجاد کند.

یکی دیگر از تفریحات سالم بازیهای محلی و گروهی است. کودکان را به گروههای سهنفره تقسیم کنید تا دو گروه، دو گروه باهم بازی کنند. دستها روی سینه و مانند لک لک، یک پا بالا نگه داشته میشود. یک برچسب یا کاغذ رنگی پشت کمر هرکدام از بچهها چسبانده میشود و آنها نباید بگذارند که طرف مقابل آن را بردارد.
وسایل موردنیاز: برچسب یا یک تکه کاغذ رنگی
مادربزرگ، همیشه میگفت بهترین تفریح او ریسندگی است. نازپری هم، خیلی دوست داشت که ریسندگی را یاد بگیرد. مادربزرگ گفت: بگذار برایت یک قصه زیبا بگویم تا متوجه چگونگی ساخت یک پیراهن بشوی.
گنجشکی در لانهاش نشسته بود و آسمان را تماشا میکرد. او آرزو داشت که یک پیراهن داشته باشد تا در سرمای زمستان آن را بپوشد. ناگهان باد هو کشید و پنبهدانهای را انداخت داخل لانه گنجشک. گنجشک دانه پیش خاله زاغی برد و گفت: «خاله زاغی جون! دارم یه دونه، پیداش کردم از توی لونه.» زاغ گفت: «این یک پنبهدانه است. اگر دانه را بکاری، گل پنبه درمیآید. گل پنبه را میشکنند و پنبه را درمیآورند. پنبه را میریسند و نخ درست میشود، نخ را میبافند و پارچه درست میشود. پارچه را رنگ میکنند و میدوزند و پیراهن درست میشود. بعد پیراهن را میپوشند.»
گنجشک دانه را برد پیش «بابا دونه کار» و گفت: «کار و کار و کار، بابا دونه کار، دونهی منو برام بکار، نصفش مال تو نصفش مال من.»
بابا دونه کار، پنبهدانه را کاشت. بعد از مدتی پنبهدانه سبز شد و تبدیل به یک گل پنبه شد. دانهکار نصف گل پنبه را خودش برداشت و نصفش را به گنجشک داد. گنجشک گل پنبه را پیش پنبهزن برد و گفت: «بزن و بزن عمو پنبهزن، پنبه منو برام بزن، نصفش مال تو نصفش مال من.» عمو پنبهزن، پنبه را زد. نصفش را خودش برداشت و نصف دیگر را به گنجشک داد.
گنجشک پنبه را برد پیش نخریس و گفت: «ریس و ریس و ریس آی ننه نخریس! پنبه منو برام بریس. نصفش مال تو نصفش مال من». نخریس، پنبه را ریسید و نخ کرد. بعد نخها را دو قسمت کرد. نصفش را خودش برداشت و نصفش را به گنجشک داد.
گنجشک نخها را برداشت و پیش رنگرز برد و گفت: «رنگ و رنگ و رنگ عمو رنگارنگ، این نخ را بگیر رنگ بزن قشنگ، نصفش مال تو، نصفش مال من.» رنگرز نخها رنگ کرد و نصفش را خودش برداشت و نصفش را هم به گنجشک داد.
گنجشک نخهای رنگشده را برد پیش بافنده و گفت: «باف و باف و باف، نخ شده کلاف، عمه بافنده این نخ رو بباف، نصفش مال تو نصفش مال من.» عمه بافنده گلولههای رنگارنگ نخ را گرفت و شروع به بافتن کرد تا نخها تمام شد. بعد هم پارچه را نصف کرد و نصفش را به گنجشک داد.
گنجشک پارچه را برداشت و رفت پیش خیاط و گفت: «دوز و دوز و دوز، آقا لباس دوز پارچه منو برام بدوز، نصفش مال تو نصفش مال من.» خیاط هم با پارچه دو پیراهن خیلی قشنگ دوخت. یکی را خودش پوشید و دیگری را هم به گنجشک داد. هوا داشت کمکم سرد میشد و باد پائیزی هم هوهو میکشید. حالا گنجشک هیچ غمی نداشت. چون پیراهن گرم و قشنگی داشت.[1]
[1] با اقتباس از: اسدالله شعبانی، گنجشک و پنبهدانه، نشر توکا، 1377 ش.
کاردستی 1: به کودکان مقداری پنبه دهید تا آنها را رشتهرشته کرده و به شکل نخ درمیآورند. سپس هرکدام نخهای خود را روی کاغذ رنگی بچسبانند و با آنیک شکل درست کنند.
کاردستی 2: از قبل دور یکتکه مقوا به ابعاد 10 10 cm بافاصله نیم سانتی متری، کاموا بپیچید. سپس مقداری کاموا به کودکان بدهید تا از بین تارها، نخها را یکدرمیان عبور دهند. (عبور دادن پود از لابهلای تارها و بافتن) و نخها را شانه کنند تا رویهم قرار بگیرند.
وسایل موردنیاز: مقواهای ضخیم به ابعاد cm 10×10 ، مقداری کاموا های رنگی، شانه


