درس 23 - آداب سفره

به نام خداجون مهربون

هدف کلی: آشنایی با برخی آداب سفره

اهداف جزئی:

  • رعایت آداب غذا خوردن (مانند آهسته­خوردن، خوب جویدن، از نزد خود برداشتن، گروهی غذا خوردن)
  • پاسخگویی به سؤالات مفهومی
  • درک واژگان جدید
  • تمایل به گوش­دادن نظرات دیگران در حل مسئله
  • تقویت دست ورزی
  • ارائه راه حل برای حل مسائل روزمره
  • توجه و دقت به صدای اول کلمات (صدای اَ)
  • شرکت در نمایش‌های خلاق و اجرای نمایش‌های مختلف
  • دست ورزی
آغاز سخن با نام خدا و هم‌خوانی سوره حمد
عادت چله

از نوآموزان بخواهید، همان‌طور که سر جای خود نشسته­اند نمایش کسی که دیشب دیر خوابیده را بازی کنند سپس نقش کسی که به‌موقع خوابیده (قبل از ساعت 10 شب) و الآن سرحال است را اجرا کنند. سپس از آن‌ها بخواهید در مورد فواید زود خوابیدن بگویند.

مرورها بر اساس منحنی فراموشی

  • درس 14: بچه‌ها! به نظر شما چه روزی مناسب حمام رفتن است؟ (جمعه).
  • همچنین برای مرور مفهوم کنار، چپ و راست سؤالاتی در این مورد از آنان بپرسید.
  • درس 22: چرا صبحانه از ناهار و شام مهم‌تر است؟
  • سایر مرورها در بین فعالیت‌ها خواهد آمد.
فعالیت 1: کتاب کودک

تصویرخوانی و تفکر: از نوآموزان بخواهید به‌دقت به تصاویر کتاب توجه کنند. سپس از آنان بخواهید در گروه‌های خود، مشورت کنند و بگویند چه اتفاقی در تصویر افتاده است؟ به نظر آن­ها چرا کوکی دلش درد گرفته است؟

آشنایی با هم آغاز صدای «اَ»: از کودکان بخواهید به داستانک زیر گوش دهند:

در یک روز زیبا، اَبری بزرگ شروع به باریدن کرد و درختان باغ را شاداب کرد. در باغ‌، سه میوه خوشمزه زندگی می‌کردند: اَنار، اَنجیر و اَنگور. اَنار، قرمز و گرد بود و همیشه می‌گفت: «من پر از دانه‌های خوشمزه‌ام!» اَنجیر، نرم و شیرین بود و می‌گفت: «من انرژی‌بخش‌ترینم!» اما اَنگور، یک خوشه­ی سبز و پر از دانه‌های کوچک بود و همیشه شاد و پرانرژی بود. یک روز، باغبان تصمیم گرفت با اَره شاخه­های خشک درختان را کوتاه کند . او یک اَره بزرگ برداشت و گفت: «با این اَره، باغ را تمیز می‌کنم تا میوه‌ها بهتر رشد کنند!». اَنار، اَنجیر و اَنگور با هم گفتند: «چه خوب که اَبر مهربان به ما آب می‌دهد و اَره باغبان هم به ما کمک می‌کند که رشد کنیم!».

از کودکان بخواهید بگویند کلماتی که در قصه شنیدند بیشتر چه صدایی داشتند آیا می­توانند کلمات دیگری مانند آن­ها مثال بزنند (اَنار، اَبر، اَبرو، اَنگور و اَنجیر).

از کودکان بخواهید خط­چین چیزهایی که در صفحه با صدای «اَ» شروع می­شوند را کامل کرده و آن­ها را رنگ بزنند (درخت اَنار – درخت اَنجیر – اَبر).

مفهوم عدد «2» (مرور درس 4): توجه کودکان را به کادر پایین صفحه جلب نمایید و از آن­ها بخواهید شکل­هایی که در پایین صفحه هستند را در تصویر پیدا کرده، بشمارند و به تعدادشان کنار هر شکل، خط بکشند.

فعالیت 2: داستان «آخ وای دلم!»

داستان را برای نوآموزان بخوانید یا فایل صوتی آن را در کلاس پخش نمایید.

روز اردو بود. خانم قدی یک فوت محکم توی سوت طلایی­اش کرد. صدای بلندی پیچید. بوووووووژ.

بچه­های مدرسه­ی دانابان صف کشیدند. هرکدام با یک عالمه خوراکی­های جورواجور آمده بودند. لاکو پشت فیلو نشست و همه به دنبال آقا خروسه و خانم مرغه توی جنگل راه افتادند.

جنگل پر بود از قشنگی­ها. بچه­ها دویدند، لای درخت­ها قایم­باشک بازی کردند. روی چمن­ها قِل­ زدند. از سنگ­ها پریدند. رسیدند به چشمه­ای که قُل­قُل­قُل صدا می­کرد. فیلو خیس عرق شده بود و بقیه هم تشنه بودند. فیلو خرطومش را برد زیر آب و تند تند هورت کشید: یکی، دو تا، سه تا… . خانم مرغه سوتش را به صدا درآورد و گفت: «قُدقُدقُدا یواش­تر»! آب از خرطوم فیلی راه افتاده بود و همگی زدند زیر خنده.

بچه­ها دوباره دویدند و پریدند و بال زدند. از این­طرف به آن­طرف. کمی که گذشت، شکم­هایشان به قار و قور افتاد. زودی سفره­هایشان را باز کردند و کنار هم انداختند. بعد هم خوراکی­هایشان را توی سفره گذاشتند. شیرینی­های گندمی نازپری و پرپری، کوفته­قلقلی­های لاکو، کلوچه­های هویجی پشمک، دلمه­های سبزی فیلو، نان­گندمی­های پوپک، کیک­های فندق، کلوچه­های پیشو. آب از دهان همه راه افتاد. ولی فیلو یک­دفعه دلش را گرفت و گفت: «آاااخ دلم! اوووی دلم!».

یک­هویی کوکی پرید جلو و از هر گوشه­ی سفره یک چیزی خورد.

پشمک داد زد: «آهای کوکی! چه­کار می­کنی؟».

پیشو میومیو کرد و گفت: «من دوست ندارم کسی بی­اجازه به غذایم دست بزند!».

پوپک پرسید: «کی دنبالت کرده کوکی؟ یواش‌تر!».

نازپری و پرپری با چشم­های گردشده به هم نگاه کردند، بق­بقویی کردند و گفتند: «حتما یادش رفت قبل از خوردن نام خدا را بگوید». کوکی تند تند نوک زد و خورد. هی گفت: «کواَک کواَک چه خوشمزه!». فیلو دلش را محکم­تر گرفت و بلندتر گفت: «آاااخ دلم! کوکی تند تند نخور! مثل من می­شوی­هااا!».

خانم قدی محکم توی سوتش فوت کرد و گفت: «قُدقُدقُدا چه خبر شده؟!». کوکی تند و تند نوک می­زد و حواسش به سوت خانم قدی نبود.

وقتی بچه­ها غذایشان را خوردند، دیدند که کوکی نیست! دور و بَر را گشتند؛ ولی کوکی نبود. پشمک گوش­هایش تکان تکان خورد. از آن­طرف­تر صدایی ­شنید. کوووااَاَک  کووواَاَاَک  کووواَاَاَک. پشمک و بچه­ها به طرف صدا رفتند. کوکی پشت یک درخت نشسته بود. چه­کار می­کرد؟ دلش را محکم گرفته بود و می­گفت: «کووواَاَاَک کووواَاَاَک آاای دلم! کووواَاَاَک کووواَاَاَک اوووخ دلم!».[1]

بعد از اتمام داستان، از نوآموزان بپرسید: فیلو چطور آب خورد؟ به­نظر شما کارش درست بود؟ نازپرپری و پرپری گفتند قبل از غذا خوردن باید چه کار کنیم؟ آیا تا کسی ما را دعوت به غذا نکرده است می‌توانیم با او هم‌غذا شویم؟ چه اتفاقی برای کوکی افتاده بود و چرا؟ اول و آخرِ غذا باید چه بگوییم؟ شما فقط خودتان «بسم‌الله» و «الحمدالله» می‌گویید یا این‌که یاد بقیه هم می‌اندازید؟ (مرور درس 20).

[1] راضیه خادم الحسینی

فعالیت 3: بحث و گفت‌وگو

برای کودکان توضیح دهید که پیامبر مهربان ما سفارش کرده‌اند که همگی باهم غذا بخوریم نَه تنها تنها[1] و در سر سفره،  هرکس از جلوی خود غذا بردارد[2] و همچنین تا کسی ما را به خوردن خوراکی دعوت نکرده، از او تقاضای خوراکی نکنیم.[3] سپس با بیان پرسش‌های زیر، نوآموزان را دعوت به گفت‌وگو و تفکر نمایید: پیامبر مهربان ما حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) به ما فرموده­اند چگونه غذا بخوریم؟ از کودکان بخواهید از زندگی روزمره خودشان که دیگران را دعوت به غذای دورِهمی کرده‌اند بگویند. اگر شما خوراکی خوشمزه‌ای داشته باشید، حاضرید تا آن را با دوست خود تقسیم کنید؟ در ادامه کودکان را گروه­بندی نمایید سپس کودکان با وسایلی که روزانه همراه دارند (مانند: ظرف تغذیه، بطری آب، لیوان و دستمال کاغذی و…) و یا در صورت نیاز مربی تعدادی بشقاب و قاشق و چنگال یکبار مصرف در اختیار آن­ها قرار دهد و از آن­ها بخواهد با کمک و همفکری یکدیگر یک سفره غذا را آماده کنند. سپس با پهن­کردن سفره در کنار یکدیگر خوراکی­های خود را با توجه به رعایت آداب غذا خوردن میل نمایند. در پایان اجازه دهید تا نوآموزان، از صحبت‌های انجام‌شده در کلاس نتیجه‌گیری کنند. و از این طریق با آموزش از همسالان خود بتوانند به آموخته­های خود بیافزایند و آن­ها را پیوسته به کار ببرند.

[1] رسول خدا (ص) فرمود: محبوب‌ترین غذا نزد خدا آن است که دست‌ها بر آن بسیار باشد. جمعی غذا بخورید و پراکنده نشوید چراکه برکت در اجتماع است. (جوادی آملی، مفاتیح الحیات، نشر اسراء، 1396 ش، ص 145)

[2] رسول خدا (ص) فرمود: هرگاه سفره گسترده شد از نزد خود بخور و از پیشِ رویِ هم‌نشینِ خود غذا برندار. (جوادی آملی، مفاتیح الحیات، نشر اسراء، 1396 ش، ص 146)

[3] رسول خدا (ص) به امیرمومنان (ع) فرمود: هشت گروه اگر مورد اهانت قرار گیرند، جز خود را سرزنش نکنند، یکی از آن‌ها کسی است که بر سر سفره‌ای حاضر شود که به آن دعوت نشده است. (جوادی آملی، مفاتیح الحیات، نشر اسراء، 1396 ش، ص 147)

فعالیت 4: نمایش

مربی تعداد زیادی کارت از آداب صحیح و ناصحیح غذا خوردن تهیه نماید. سپس کودکان به ترتیب از داخل جعبه یک کارت انتخاب می­کنند و پس از مشاهده کارت، کودکانی که کارت آداب صحیح غذا خوردن را در دست دارند در یک سمت کلاس و کودکانی که کارت آداب غلط غذا خوردن را در دست دارند در سمت دیگر کلاس بایستند. در پایان، هر کودک به دلخواه می­تواند تصویری که روی کارت است را به‌صورت نمایش یا پانتومیم اجرا نماید. سپس کودکان دیگر با گفتن «آ  آ  آ  آفرین» برای آداب صحیح، و جمله «آخ آخ آخ» برای آداب غلط، غذا خوردن او را مورد ارزیابی قرار دهند.