هدف کلی: آشنایی با برخی آداب سفره
اهداف جزئی:
- رعایت آداب غذا خوردن مانند آهسته خوردن، خوب جویدن، از نزد خود برداشتن، گروهی غذا خوردن
- پاسخگویی به سؤالات
- درک واژگان جدید
- تمایل به گوش دادن نظرات دیگران در حل مسئله
- ارائه را ه حل برای حل مسائل روزمره
- توجه و دقت به صدای اول کلمات (صدای اَ)
- شرکت در نمایشهای خلاق و اجرای نمایشهای مختلف
- دست ورزی
از نوآموزان بخواهید، همانطور که سر جای خود نشستهاند نمایش کسی که دیشب دیر خوابیده را بازی کنند سپس نقش کسی که بهموقع خوابیده (قبل از ساعت 10 شب) و الآن سرحال است را اجرا کنند. سپس از آنها بخواهید در مورد فواید زود خوابیدن بگویند.
- درس 14: بچهها! به نظر شما چه روزی مناسب حمام رفتن است؟ (جمعه)
همچنین برای مرور مفهوم کنار، چپ و راست سؤالاتی در این مورد از آنان بپرسید. - درس 22: چرا صبحانه از ناهار و شام مهمتر است؟
سایر مرورها در بین فعالیتها خواهد آمد.
از نوآموزان بخواهید بهدقت به تصاویر کتاب توجه کنند سپس از آنان بخواهید در گروههای خود، با 4 تصویر، یک داستان بسازند و در جمع بیان کنند.
آشنایی باهم آغاز «اَ»: ابتدا مفهوم هم آغاز «اَ» را با کودکان کار کنید و از آنها بخواهید از محیط اطراف خود کلماتی که با صدای «اَ» شروع میشوند را پیدا کنند. سپس نوآموزان تصاویری را که اولین صدای آن صدای «اَ» است را نشان دهند. (انار، ابر، ابرو، انگور و انجیر)
مفهوم عدد «2» (مرور درس 14): از کودکان بخواهید تا اعضای صورت که دو تا هستند را نام ببرند و بعد در تصویر دور چیزهایی که دو تا هستند خط بسته بکشند.
دست ورزی: از نوآموزان بخواهید تا خطوط خطچین را با توجه به فلشها پررنگ کنند. همچنین توجه داشته باشید که جهت کلی نوشتن از سمت راست به چپ باشد.
صدای زنگ تفریح بلند شد، همه بچهها با جیغ و خنده از کلاس بیرون رفتند. خورشید از لابهلای ابرها به همه بچههای مدرسه لبخند میزد. هوا خیلی لذتبخش بود و خوراکی خوردن در کنار دوستان در آن هوا خیلی میچسبید. نازپری و پوپی می خواستند خوراکیهایشان را بخورند که ناگهان فیلو پرید جلو و گفت: «پس من چی؟ من هم میخواهم. زود باش نازپری از آن خوراکیهایت به من هم بده. پوپی تو چی آوردی؟ زود باشید من گرسنهام.»
نازپری و پوپی نگاهی به هم کردند. پوپی با ناراحتی گفت: «نخیر فیلو جان، تو هرروز همین کار را میکنی. همه خوراکیهایت را زنگ اول، تنهایی و یواشکی میخوری. به هیچکسی هم نمیدهی. بعد سراغ خوراکیهای ما هم میآیی. بهتراست اجازه بدهی ما خودمان به تو خوراکی بدهیم نه اینکه اینطوری بپری وسط سفره دیگران.»
ناز پری به فیلو گفت: «میدانستی که چقدر خوب است موقع غذا خوردن دورهم جمعشویم و باهم غذا بخوریم.»
پیشو گفت: «نازپری راست میگوید، غذا خوردن با دیگران خیلی لذت بخش است. یکبار امتحان کن، نترس گرسنه نمیمانی. حالا این بار اشکال ندارد بیا من وتو باهم میخوریم.»
فیلو کوچولو خیلی خجالت کشید. آنها راست میگفتند. نباید بیاجازه به غذای دیگران دست زد یا بهزور از کسی خوراکی گرفت.
فیلو دعوت نازپری و پیشو را قبول کرد؛ اما بهجای اینکه خوراکیهای جلوی خود را بخورد، دستش را دراز میکرد و از جلوی ناز پری و پوپی خوراکی برمیداشت. چون فکر میکرد خوراکیهای جلوی آنها خوشمزهتر است. همینکه خواست اولین گاز را به لقمه بزند، نازپری گفت: «دوست من، بسمالله نمیگویی؟ بهتر نیست غذایی را که خدا به ما داده با اسم خودش شروع کنیم؟»
فیلو با بسمالله شروع کرد؛ ولی چه شروعی! تندتند و باعجله میخورد. تازه وسط خوردن هم با پوپی و نازپری حرف میزد. ناگهان لقمه در گلویش گیر کرد و شروع به سرفه کرد.
نازپری و پوپی ترسیده بودند. دوستشان داشت خفه میشد. نازپری دوید و از آبخوری مدرسه یک لیوان آب آورد. فیلو آب خورد و نجات پیدا کرد. پوپی با لبخند گفت: «آخر چرا اینقدر تند تند، فیلو جان؟ حرف زدن و تند تند غذا خوردن، هم دلدرد میآورد و هم ممکن است حواسمان نباشد و یکلقمه بزرگ بخوریم و مثل تو در گلویمان گیر کند.»
فیلو کوچولو که تازه داشت نفسی میکشید، از دوستانش خداحافظی کرد و به کلاس رفت. نازپری و پوپی هم خوراکیهای خوشمزه را خوردند و خدا را شکر کردند.
پس از خواندن داستان برای نوآموزان از آنان بخواهید خلاصهای از قصه را بیان کنند. برای آنان توضیح دهید که پیامبر مهربان ما سفارش کردهاند که همگی باهم غذا بخوریم نه تنها تنها[1] و در سر سفره، هرکس از جلوی خود غذا بردارد[2] و همچنین تا کسی ما را به خوردن خوراکی دعوت نکرده، از او تقاضای خوراکی نکنیم.[3] سپس با بیان پرسشهای زیر، آنان را دعوت به گفتوگو و تفکر نمایید:
پیامبر مهربان ما حضرت محمد (ص) به ما فرمودند چگونه غذا بخوریم؟ در داستان چه کسانی دوست داشتند با یکدیگر غذا بخورند؟ از کودکان بخواهید از زندگی روزمره خودشان که دیگران را دعوت به غذای دورهمی کردهاند بگویند. اگر شما خوراکی خوشمزهای داشته باشید، حاضرید تا آن را با دوست خود تقسیم کنید؟ کدام تصویر مربوط میشود بهتنهایی غذا خوردن؟
تصویر سوم مربوط به کدام بخش داستان میشود؟ فیلو غذاهای جلوی خودش را میخورد یا جلوی دیگران را؟ آیا کار درستی میکرد؟ چرا لقمه در گلوی فیلو پرید؟ آیا باعجله غذا خوردن کار خوبی است؟ آیا تا کسی ما را دعوت به غذا نکرده است میتوانیم با او همغذا شویم؟
نازپری و پوپی در تصویر چهارم چهکاری میکنند؟ اول و آخر غذا باید چه بگوییم؟ شما فقط خودتان بسمالله و الحمدالله میگویید یا اینکه یاد بقیه هم میاندازید؟ از کودکان بخواهید از تجربه روزمره خود دراینباره بگویند. (مرور درس 20)
در پایان اجازه دهید تا نوآموزان، از صحبتهای انجامشده در کلاس نتیجهگیری کنند.
[1] رسول خدا (ص) فرمود: محبوبترین غذا نزد خدا آن است که دستها بر آن بسیار باشد. جمعی غذا بخورید و پراکنده نشوید چراکه برکت در اجتماع است. (جوادی آملی، مفاتیح الحیات، نشر اسراء، 1396 ش، ص 145)
[2] رسول خدا (ص) فرمود: هرگاه سفره گسترده شد از نزد خود بخورید و از پیش روی همنشین خود غذا برندار و از قله غذا نخور، زیرا برکت از بالای آن است. (جوادی آملی، مفاتیح الحیات، نشر اسراء، 1396 ش، ص 146)
[3] رسول خدا (ص) به امیرمومنان (ع) فرمود: هشت گروه اگر مورد اهانت قرار گیرند، جز خود را سرزنش نکنند، یکی از آنها کسی است که بر سر سفرهای حاضر شود که به آن دعوت نشده است. (جوادی آملی، مفاتیح الحیات، نشر اسراء، 1396 ش، ص 147)
مربی تکتک از شاگردانش بخواهد که آداب سفره را که درست و نادرست است اجرا کنند و بقیهی شاگردان با آفرین یا آخ آخ بگویند کدام کار درست و کدام نادرست است.
مثال:
- کسی که باعجله و تند تند غذا میخورد. ×
- کسی که ابتدای غذا بسمالله می گوید. √