
هدف کلی: آشنایی با بینی و حس بویایی و اهمیت آن
اهداف جزئی:
- شناخت نعمتهای خدا و تشکر از لطف و مهربانی او
- دریافت هسته معنایی پیام
- تشخیص توالی رویدادها در قصه
- گسترش گنجینه واژگان
ابتدای کلاس، بحث و گفتوگویی کوتاه در مورد جمله زیر با کودکان داشته باشید:
«هر کس شبها زود بخوابد، صبحها هم بهموقع از خواب بیدار میشود.»
- درس 2: در مورد خود و علایق و احساسات و تواناییهای خود صحبت کنید.
- درس 8: برای مراقبت از چشمانمان چه نکاتی را باید رعایت کنیم؟
- درس 10: برای محافظت از پوستمان چهکارهایی باید انجام دهیم؟
تصویر خوانی و تفکر: از کودکان بخواهید که با دقت به تصاویر دقت کنند و نظر خود را در مورد اتفاقی که افتاده است بگویند. در مورد تصویر سر فیل از آنها بپرسید: به نظر شما این فیل چه چیزی کم دارد؟ فکر میکنید چرا؟
مرور مفاهیم داخل، خارج، باز و بسته (درس 10 و 8): از کودکان بپرسید، ماهی قرمز کجاست؟ (داخل دریاچه) فیلو کجاست؟ کدام چشم فیلو باز و کدام بسته است؟ دور چشمباز خط بکش.
شیوه اجرا: ابتدا قصه را برای کودکان بخوانید سپس اجازه دهید تا کودکان در مورد اهمیت حس بویایی و آنچه در مورد قصه درک کردهاند، بیان و نتیجهگیری کنند و سپس از آنان بخواهید توالی تصاویر را مشخص کنند.
پرپری و فیلو، کنار دریاچه، زیر سایه درخت بزرگی دراز کشیده بودند و به ابرهای آسمان نگاه میکردند. پرپری گفت: «وای چه آسمان قشنگی! چه ابرهای نازی!»
فیلو با ناراحتی آه کشید. پرپری پرسید: «چی شده؟ چرا ناراحتی؟»
فیلو گفت: «مادرم میگوید که خدا صدای همه را میشنود.» بعد یک آه دیگر کشید و گفت: «پس چرا خدا صدای من را نمیشنود؟»
پرپری بق بقویی کرد و گفت: «چرا فکر میکنی خدا صدای تو را نمیشنود؟ مگر از خدا چی خواستی؟»
فیلو جواب داد: «من از گوش بزرگ و دماغ درازم بدم می آید. از خدا خواستم که خرطوم و گوش من کوچک شود؛ اما خدا به حرفم گوش نکرد.»
پرپری خواست چیزی بگوید که ناگهان فیلو گفت: «این بوی چیست؟ این صدای ترق توروق چیست؟»
پرپری با تعجب گفت: «من که چیزی نمیفهمم، حتماً خیالاتی شدی، بوی چی؟ صدای چی؟»
فیلو از جا بلند شد و گفت: «نه، نه! مطمئنم. گوش من از راه دورهم صدای کم را میشنود. خرطوم من از همه دماغها، بهتر بوها را میفهمد. این بوی دود است. صدای سوختن چوب را حس میکنم. زود باش برو بالای درخت ببین کجا آتش گرفته؟»
پرپری کمی ترسید. زود پر زد و رفت بالای درخت و خوب به اطراف نگاه کرد. بعد با صدای بلند فریاد زد: «آتش، آتش! آنجا آتش گرفته. یک درخت خشک، کنار مدرسه دارد میسوزد. وای… اگر زودتر خاموش نشود، ممکن است مدرسه را هم بسوزاند.»
فیلو زود رفت پیش بابای آتشنشانش ولی بابای فیلو خیلی مریض بود. نمیتوانست از رختخواب بلند شود، پرپری آمد نشست کنار فیلو و گفت: «دوست من! بابای تو نمیتواند. خودت باید کاری کنی. تو خرطوم قوی و درازی داری. درست مثل یک آتشنشان شجاع. این بار باید تو آتش را خاموشکنی!»
فیلو اول ترسید؛ ولی خیلی زود ترس را فراموش کرد. با خرطومش از دریاچه آب زیادی برداشت و رفت آتش را خاموش کرد. بعد از خاموشی آتش حیوانهای جنگل از فیلو تشکر کردند. برای او دست زدند و به او کلی سیب جایزه دادند. پرپری هم با خوشحالی کنار گوش دوستش گفت: «حالا دیدی هر آرزویی درست نیست، شاید از بعضی چیزها بدمان بیاید؛ اما برای ما بهتر است. حالا دیدی که خدا بهتر میداند که چه چیز برای ما خوب است؟ اگر الآن این دماغ دراز را نداشتی، تمام جنگل قشنگ ما سوخته بود. خوشحال باش دوست خوبم، خوشحال باش.»
کودکان باید بتوانند با استفاده از حواس مختلف محیط اطراف و ااشیا را مشاهده و شناسایی کنند (ببینند، بو کنند، لمس کنند و …) سپس مقداری خوراکی (خیار، سیب، لیموترش، قهوه، عرق نعناع، نارنگی، گلاب و…) تهیه کنید، چشم کودکان را ببندید، کودکان باید با چشمبسته و فقط با بو کردن، نام آنها را بگویند. در صورت امکان بگذارید از قوه لامسه خود نیز کمک بگیرند.
از کودکان بخواهید نتایج مشاهدات خود را بیان کنند و با دوستان خود گفت وگو نمایند.
بازی حس بویایی (۱):
بازی حس بویایی (۲):
بعد از صحبت در مورد اهمیت حس بویایی، از کودکان بخواهید برای تصویر فیل بدون خرطوم، با کاغذهای رنگی، به شکل بادبزنی خرطوم درست کنند.
وسایل موردنیاز: کاغذ رنگی، چسب.