
هدف کلی: آشنایی با سرگرمی و بازیهای فکری و تشویق به استفاده از آنها
اهداف جزئی:
- شرکت در بحث و گفتوگوهای کلاسی و پاسخ دادن به سؤالات
- بیان دلایل منطقی ساده برای عمل یا گفتار خود
- انتقادپذیری
- گسترش گنجینه واژگان
- کشیدن نقاشی
- دستورزی و تقویت عضلات دست
- تقویت حل مسئله
در مورد فواید زود خوابیدن و سرحال بیدار شدن گفتوگو کنید و شعر زیر را با یکدیگر همخوانی کنید:
چون میخوابم بهموقع
بیدار میشم صبح زود
شادم و بانشاطم
نه خسته و خوابآلود
- درس 26: شما دوست دارید کدامیک از لباسهای محلی ایرانی را بپوشید؟ چرا؟
- درس 32: کدامیک از تفریحات سالم را با خانواده بیشتر انجام میدهید؟
- درس 34: مهمترین قانون لطیفهگویی چیست؟ از کودکان بخواهید با حفظ این قانون یک لطیفه بگویند.
به کودکان توضیح دهید که بازیهای فکری چه هستند و چگونه میتوانند به تقویت مهارتهای ذهنی و اجتماعی آنها کمک کنند. از آنها بپرسید تا به حال چه بازی فکریای انجام دادهاند؟ نام آن بازیها چه بوده و با چه کسانی آن بازیها را انجام دادهاند؟ فکر میکنید بازیهای فکری چه فایدههایی دارد؟
ابتدا داستان زیر را برای نوآموزان بخوانید. سپس با پرسیدن سؤالاتی، دقت و درک مطلب نوآموزان را مورد بررسی قرار دهید.
پرپری در کتابخانه، یک کتاب قدیمی که در میان برگههای آن یک نقشه گنج بود دید. او پیش دوستانش رفت. پرپری گفت: «بچهها یکچیز جالب پیدا کردم. به نظر شما این نقشه عجیب نیست؟». در نقشه تصویر یک صندوقچه بزرگ بود. در بین راه، قفلهای بزرگی وجود داشت. در گوشهای از نقشه نوشته بود:
اگر میخوای بیای تو | بذار دستتو این رو |
یعنی منظور این جمله چه بود؟ پوپک گفت: «بیایید با یکدیگر دستانمان را روی نقشه بگذاریم. ببینیم چه اتفاقی میافتد».
وقتی همه دستهایشان را روی نقشه گذاشتند، ناگهان همه کوچک شدند و به داخل نقشه کشیده شدند.
صدایی میآمد؛ اما کسی را نمیدیدند. صدا گفت: «اگر بخواهید که بهسلامت از نقشه بیرون بروید، باید گنج را پیدا کنید. شما وارد یک بازی فکری شدهاید. در اینجا تنها فکرتان است که میتواند شما را به گنج برساند».
بچهها باهم به راه افتادند. به یک در رسیدند که روی آن یک قفل بزرگ بود. قفل کلید نداشت. بچهها ناراحت بودند. نازپری گفت: «باید فکر کنیم». روی در، تصویر یک سنگ بود. پایینتر از آن تصویر یک کلید و پایینتر از آن تصویر یک درِ باز. یعنی این تصاویر چه معنایی داشت؟ همه فکر کردند.
– بچهها، به نظر شما این تصاویر چه معنایی میتوانست داشته باشد؟
(مربی محترم! قبل از آنکه ادامه داستان را برای کودکان تعریف کنید، از آنان بخواهید تا حدس بزنند که معنای آن، چه چیزی میتواند باشد.)
ناگهان فیلو گفت: «فهمیدم. یعنی این که زیر یک سنگ، یک کلید است که میتواند در را باز کند». پرپری گفت: «آفرین فیلو! آنها گشتند و یک سنگ بزرگ پیدا کردند؛ اما هر چه سعی کردند آن را بلند کنند تا زیرش را ببینند، سنگ اصلاً تکان نمیخورد. در همین هنگام قورباغهای سبزرنگ، از پشت سنگ پرید بیرون و گفت: «غور، غور… اگر میخواهید این سنگ را تکان دهید، باید به سؤالات من جواب بدهید».
(مربی محترم! قبل از ادامه داستان، سوالات زیر را از کودکان بپرسید تا آنها پاسخ را در تصاویر صفحه کتاب پیدا کنند و رنگآمیزی نمایند.)
– نام یک پرنده را بگویید که نمیتواند پرواز کند؟
– چه چیزی قبل از استفاده از آن باید شکسته شود؟
– آن چیست که زمان خشکشدن خیس میشود؟
– چه چیزی است که پا دارد اما نمیتواند راه برود؟
بچهها با مشورت یکدیگر به سؤالات قورباغه جواب دادند. سنگ کنار رفت؛ آنها بالاخره موفق شدند.
نازپری با خوشحالی فریاد زد: «دیدم، کلید اینجاست». سپس …
(مربی محترم! از نوآموزان بخواهید ادامه داستان را با همفکری یکدیگر تکمیل کنند.)
ابتدا از کودکان بخواهید هر ردیف از چهارگوشهای پشت صفحه را قیچی کنند تا به مربعهای کوچک رنگی دست پیدا کنند. سپس با قرار دادن برخی از چهارگوشهای رنگی در صفحه شطرنجی پشت جلد بتوانند بهدلخواه یکی از شکلهایی که در بالای صفحه وجود دارد را درست کنند. کودکان میتوانند به دفعات این بازی را انجام دهند و با استفاده از خلاقیت خود شکلهای مختلفی را درست کنند و از انجام آن لذت ببرند.
اگر یک صندوقچه داشته باشید، دوست دارید چه بازیای در آن باشد؟ نقاشی آن بازی را بکشید.
نکته: جهت گرفتن ایده برای کشیدن صندوقچه بازی، میتوانید ویدیوی کمک آموزشی نقاشی صندوقچه را پخش کرده و با کودکان اجراء کنید.
سخنی با مربی:
تعدادی بازی فکری را در گروه خود، برای مادران معرفی کنید تا ایشان بتوانند در منزل این بازیها را با نوآموزان انجام دهند. سپس از بازی خود فیلم بگیرند و در گروه ارسال کنند.